محمود برهانی

مجموعه مقالات و اشعار

محمود برهانی

مجموعه مقالات و اشعار

محمود برهانی
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است


محبوب هزاره

آمد از مشرق آن تبسم مفرغ

راوی یک هزاره کهنه شرابی

شب دوشینه بود یا دم صبحی

تب بیدار یا که بختک خوابی

 

آشنا بود آنچنان که نبودم

شکوه ای دیگر از نبودن همدل

بی ریا بود آنچنان که ندیدم

هرگزش بانوئی به نیمه مقابل

 

به وفائی که نیست دیگر از آن پی

گفت: باز آمدم به همرهی ای جان

ریخت بر دستهاش سکسکه ای را

هق هق عقده در تلاطم غثیان

 

کام شیرین به چشم خانۀ لیلا

شد به تیمار زخم های جدائی

خواب بودم و یا به خواب خزیدم

سر بر آن عطر بازوان رهائی

ولایت 10 دی 93

  • سیدمحمود برهانی


­­بسم الله الرحمن الرحیم

تطهیر ناپاکی

ارزیابی حافظه ملت

نقل است که یک رئیس جمهوری هنگام تحویل گرفتن دولت از سلف خود، گفته است: مردم حافظه تاریخی خوبی ندارند. هیأت حاکمه ایران عموماً تا کنون می پنداشت مردم نه فقط حافظه تاریخی خوبی ندارند بلکه شعور مردم را هم زیر یک علامت پرسش قرار می داد.

شاید از همین است که تعداد زیادی از افراد هیأت حاکمه، دائماً در حال تغییر موضعند به نحوی که سخنان و مواضع آنان را اگر با مثلاً سی سال قبل یا حتی دو سال قبل مقایسه کنیم، تناقضاتی آشکار را نشان می دهد.

این تلون سیاسی اما خبر خوشی به همراه دارد. آنان که مردم را به حساب نمی آوردند و برایشان مهم نبود افکار عمومی راجع به آنان چه بیندیشد، اکنون مجبورند ظاهر خود را در چشم ملت، موجه جلوه دهند و این به معنای گام بلندی است در تحمیل نقش مردم به هیأت حاکمه و نشانه ای فرخنده از آینده ای که در دستان مردم و مردمسالاری است.

گاهی ممکن است کسی از اعضاء هیأت حاکمه به راستی تغییر کند و چشم اندازی نو در تفکر و بینش و عمل خود بیابد همانگونه که مثلاً جناب عبدالله نوری، دیوار حائل خانۀ مرحوم منتظری را خراب کرد اما بعدها همین سیاستمدار، تمام قد در مقابل حکومت ایستاد و به زندان رفت. من خود از نزدیک شاهد این تغییر بودم و پس از زندان رفتن ایشان، در مطلبی منتشر شده در جراید آن زمان نوشتم که: مطالعۀ روزانه حد اقل سه مطلبی که از خارج و گاه از تندترین دیدگاه علیه حکومت نوشته می شد و نیز خواندن قریب به بیست صفحه نظر مستقیم مردم که با یک تلفن سکه ای، صریح ترین مواضع خود را بی هراس از تعقیب بیان می کردند، از نوری، شخصیتی ساخت آشنا به واقعیات و بر خلاف شخصیتی که آن زمان، واقعیات را از بولتن های تنظیمی منابع امنیتی دریافت می کرد.

بی شک همراهان من نیز بر همین باورند که تغییر اگر اصیل باشد، در نخستین گام، سعی در جبران مافات دارد و دست کم همانقدر که آزادی را آزرده است، به ترمیم آن همت می کند و قطعاً متفاوت است با وانمود تغییر که با هدف جلب رأی مردم و مشروعیت و به قصد تکیه بر مردم در مبارزه با رقیب سیاسی انجام می گیرد. سیاست بازان این گروه می پندارند با گزینش واژگان فریبا بی آن که در مشی عملی خود تغییری دهند، قادرند مردم را بفریبند و نقش تباه خویش را در تحکیم نظام سلطه و تخریب بنای مقدس آزادی و مردمسالاری پنهان کنند. تفاوتی آشکار است بین آنان که به راستی از تبهکاری خود توبه کرده اند تا آنان که به زعم خود رنگ مشروع سیاسی بر چهره می زنند. تفاوتی آشکار است بین آنان که آزادی و مردمسالاری را از حاکمیت مطالبه می کنند تا آنان که سهم خود را از سفرۀ بی دریغ قدرت و ثروت ملی می جویند. مخالفت با حاکمیت، همیشه نشانۀ آزادیخواهی و مردمسالاری نیست. سخن گفتن از مردم و قانون و آزادی و واژگان مقدس و زیبا همیشه نشانۀ مردم خواهی و آزادمنشی نیست. آن که مردم را ابزار انتقام سیاسی خود می خواهد و وسیلۀ سهم خواهی بیشتر، به هیچ رنگی نمی تواند دژم خوئی خود را از حافظۀ سیاسی و حتی تاریخی مردم بزداید. زمان زیادی نگذشته تا گزاره ای تاریخی محسوب شود چماقی را که آقایان از دین تراشیده، بر فرق آزادی کوفتند. حتی رفتار کنون آنان هم به روشنی نشان می دهد که همان راه سابق را می پویند تنها با این تفاوت که واژگان تبلیغی آنان از کلمات کلیدی دینی به کلمات کلیدی مردمی تغییر یافته است.

با این حال، همانگونه که گفتم، چشم انداز آینده روشن است و مردم سالاری گام بلندی برداشته از آن جهت که همان افرادی که حتی پوشیدن آستین کوتاه را دلیلی برای عدم صلاحیت یک دانشجو اعلام می کردند، امروز در استفاده از نمادهای آزادیخواهی از آزادیخواهان واقعی هم پیشی گرفته اند اگرچه ملت ما دلیل این تلون سیاسی را به روشنی می بیند.

 

بادا که خداوند ما را راهنما باشد.

  • سیدمحمود برهانی

عکس 01

درنه انتظار

مادران، درنۀ انتظارند

دار و در، بام و بر بی قرارند

عاشقان، فرصت عاشقی را

بی تعارف بگویم: ندارند

جهل ما، نسبت چشم و گوش است

وقتی اندازه ها پرشمارند

آسمان صف به صف تیر و بهرام

زهره ها برجی از زهرمارند

اشتغال شغالان شکار است

شیر و شاهین، شغال شکارند

تا کجا می برد بار این ایل

باره هائی که تازی تبارند

بره ها، بیمه و برگ ها، خوار

بس که گرگان این دشت هارند

این شروع است یا دور تکرار

صورتک ها مگر توبه کارند

ولایت 17 اسفند 93

  • سیدمحمود برهانی
­­بسم الله الرحمن الرحیم مجلس دهم 7 فقط یازده ماه به انتخابات مجلس باقی مانده است و زمان برای تشکیل هسته ای که بتواند به شکلی مؤثر در انتخابات عمل کند، به سرعت محدود می شود. عموم مردم البته در حال گذراندان تعطیلاتند اما برای نخبگانی که وظیفۀ هدایت اجتماع بر دوش دارند، حقی بر استفاده از تعطیلات وجود ندارد. آنان به تشکیل هرچه سریع تر هسته های فعال مردمی موظفند. با توجه به ضرورت تشکیل هرچه سریع تر این هسته ها و نهایتاً تشکیلات انتخاباتی، آخرین مبحث نظری را با هم می نگریم: چشم انداز انتخاباتی آنچه تا کنون پس از انقلاب در کشور ما گذشته است، برگزاری همه پرسی هائی بوده که برای بیان ویژگی آنها، از صفت دولتی استفاده می کنم بدین معنا که مؤلفه های مردمسالاری در این گزینش ها به شدت کمرنگ بوده است و در مقابل، حضور خواست هیأت حاکمه در تمام مراحل گزینش به شکلی آشکار، این گزینش ها را واجد وصف دولتی کرده است. مهم ترین مشخصۀ این گزینش ها که باعث می شود چنین وصفی بدان ملحق کنیم، تعیین نامزدها در کل و همچنین نامزد پیروز انتخابات توسط هیأت حاکمه بوده است. پس از گزینش های یکی دو سال اول انقلاب و با تثبیت نظام، روش معمول بدین سان بود که در گزینش ریاست جمهوری، یک نامزد اصلی با یک یا چند نامزد فرعی رقابت می کرد و پیروز انتخابات از همان آغاز معلوم بود. گزینش های مجلس هم معمولاً رقابت بین دو نامزد از دو جناح هیأت حاکمه بود اما به تدریج که فهم عمومی مردم از مؤلفه های مردمسالاری بیشتر می شود، نقش مردم در گزینش ها پررنگ تر شده، فرآیند انتخابات دولتی جای خود را به انتخابات با معنائی نزدیک به معنای واقعی آن می دهد و این نیست مگر در سایۀ حضور هوشیارانه و منضبط مردم در گزینش ها. بر همین اساس است که تشکیل هسته های مردمی، ضرورتی تام دارد چرا که انتخابات اینک در واقع مقابله مردم با هیأت حاکمه یا بهتر بگویم مقابله نامزدهای مردمی با نامزدهای حکومتی است. به شکل طبیعی، حاکمیت کشور میل دارد نامزدهائی را در انتخابات تأیید کرده، پیروزی آنان را شاهد باشد که به وضع موجود وفادارند و در پی مطالبۀ خواست های مردم از حکومت نیستند. در مقابل، مردم اگر می خواهند مطالباتشان به شکلی جدی پی گرفته شود، لازم است نمایندگانی را به مجلس بفرستند که از دو عنصر شهامت و آگاهی برخوردارند و مخصوصاً پس از پیروزی نماینده، تشکیلات مردمی مستمری وی را دائماً حمایت و بازرسی کند. مفهوم عملی این سخن آن است که مردم باید از نمایندگان دو جناح رسمی حکومت ببرند و نامزدهای خاص خود را به مجلس بفرستند زیرا نمایندگان جناح های حکومتی قادر نیستند مطالبات مردمی را پیگیر باشند. علاوه بر آن، آنان نهایتاً و در بهترین حالت، مجبورند منافع جناح خود را نیز همراه با منافع مردم دنبال کنند و قطعاً اگر بین این دو منافع، تضادی پیش آید، منافع جناحی بر منافع مردم مسلط خواهد بود. با این حال، به دلیل این که جناح اصلاح طلب اینک در واقع خارج از حاکمیت قرار دارد و به نوعی مغضوب حاکمیت هم هست، می تواند در شکل متحدی مقطعی مردم را در این انتخابات همراهی کند مشروط بر این که مردم با داشتن تشکیلات مناسب دائمی، از پیروزی نامزدهای مردم محور و استمرار مطالبۀ خواست های خود پس از پیروزی مطمئن شوند. تجربۀ دورۀ هشت سالۀ ریاست جمهوری جناب خاتمی نشان داده است که دوستان اصلاح طلب فقط تا حدی با مردم همراهند و این حد به هیچ وجه شامل بر حتی نیمی از مطالبات مردم هم نبوده مگر این که تجربۀ سال های دوری از قدرت، دوستان اصلاح طلب ما را قانع کرده باشد که بی مطالبۀ تمام خواست های مردم، استمرار قدرت خودشان نیز ممکن نخواهد بود.   بادا که خداوند ما را راهنما باشد.
  • سیدمحمود برهانی
­­بسم الله الرحمن الرحیم مجلس دهم 6 بنا بود همراه دوستان خواننده به امور اجرائی لازم بپردازیم اما گویا هنوز هم تردیدهائی نظری وجود دارد که لازم است پیرامون آن سخن رفته شود: قهر با صندوق دیده ام گاهی، دوستانی به پاک بودن صفحه سجلشان از مهر انتخاباتی افتخار می کنند و این را نوعی نشانۀ مخالفت با نظام می دانند. عکس این تلقی، معتقدم که قهر با صندوق های انتخاباتی به معنای تأیید وضعیت جاری است. عمده دلیل این دوستان این است که می فرمایند شرکت در انتخابات به معنای تأیید نظام است. بنگریم که آیا این استدلال صحیح است یا خیر؟ حتی آنان که نظام سیاسی کشور را به تمامی قبول دارند، نمی توانند منکر شوند که عملکردهای زیادی از هیأت حاکمه را نمی پذیرند و معتقدند اگر به گونۀ دیگری عمل می شد، بهتر بود. پس در واقع تمامی ملت ما به نوعی نیاز به اصلاح باور دارند با این تفاوت که روش های وادار کردن نظام به اصلاح در باور آنان متفاوت است. در تندروترین شکل، کسانی ممکن است معتقد باشند که این نظام را باید با نظام سیاسی دیگری عوض کرد و برای این تعویض هم باید از خشونت انقلاب بهره گرفت. در نقطۀ مقابل این نظر، کسانی معتقدند که برخی روش ها باید توسط همین هیأت حاکمه متغیر شود. در نهایت، حتی یک نفر را هم نمی توان یافت که به ضرورت اصلاح حد اقل در برخی از صحنه ها معتقد نباشد. اکنون به واقعیاتی پیرامون این نظرات بنگریم: در واقع هیچ نظام سیاسی در جهان وجود ندارد که محتاج اصلاح نباشد و واقعیات هر دم متغیر جهان ما ایجاب می کند رفتار هیأت حاکمه دائماً اصلاح شود. روش های اصلاح منطقاً محدود به دو گونۀ 1- اصلاح با تعویض نظام و 2- اصلاح با حفظ نظام است. در روش نخست، باز دو نوع رفتار 1- انقلاب یا استفاده از خشونت و 2- مبارزۀ منفی، بیشتر وجود ندارد. قهر با صندوق های رأی را می توان در راستای نوع دوم مبارزه یعنی مبارزۀ منفی به قصد تعویض نظام ارزیابی کرد. ناگفته پیداست که این روش زمانی مفید است که حد اقل اکثریتی بیش از هفتاد درصد مردم با هماهنگی کامل بدان اقدام کنند و نه فقط در انتخابات که در هیچ یک از برنامه های اجتماعی شرکت نکنند وگرنه این روش نتیجه ای در بر ندارد جز این که حق رأی کسانی که در انتخابات شرکت نمی کنند، توسط شرکت کنندگان در انتخابات اعمال می شود و مشارکان انتخابات به جای تحریم کنندگان برای کل کشور تصمیم می گیرند. بدیهی است که چنین روشی هیچ سنخیتی با خردگرائی ندارد و تنها تصمیمی احساسی و کور است که عکس خواستۀ تصمیم گیرندگان نتیجه می دهد. روش نخست یعنی استفاده از انقلاب نیز آنگونه زیانمند است که کمتر ملت خردورزی بدان دست می زند زیرا که نتیجۀ تمام انقلابات جهانی نشان داده است سود یک انقلاب به مراتب کمتر از زیان آن است. علاوه بر آن، وقتی می توان همان اهداف انقلاب را به طریقی دیگر و با اجتناب از زیان های آن به دست آورد، چرا باید بین بد و خوب، بد را برگزید؟ همچنین، اگر هدف، تعویض نام باشد، انقلاب قابل توجیه است اما اگر هدف، تعویض رفتار باشد، مسلماً خشونت، آخرین راهی است که باید بدان دست یازید. و اما در مورد اصلاح، همانگونه که معروض شد، هیچ نظامی بی نیاز از اصلاح نیست و هر اصلاحی هم لاجرم بسته به میزان فعالیت و عملکرد مردمی است که بدان اصلاح محتاجند. قریب به چهار دهه تجربۀ نظام سیاسی جمهوری اسلامی در کشور ما نشان داده است که حتی در بسته ترین حالت یک انتخابات هم باز بین دو نفری که هر دو مورد تأیید هیأت حاکمه اند، تفاوتی هست و این تفاوت اگرچه ممکن است اندک باشد اما آنچه اهمیت دارد این است که مردم با رأی دادن آگاهانه و یک دست به یکی از این دو نفر، حضور و نقش داشتن خود را باید اثبات کنند. با این حال، شرایط ما در بسته ترین و بدترین حالت نیست و راه های گوناگونی وجود دارد که می توان انحصار هیأت حاکمه را دور زد و کسانی را مسندهای انتخابی نشاند که دل در گرو مردم و آزادی دارند.   بادا که خداوند ما را راهنما باشد.
  • سیدمحمود برهانی