محمود برهانی

مجموعه مقالات و اشعار

محمود برهانی

مجموعه مقالات و اشعار

محمود برهانی
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

جناح سوم

سه شنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۵۰ ب.ظ


­­بسم الله الرحمن الرحیم

جناح سوم

شانزده سال قبل که «رفسنجانی، از دو صد گفته تا نیم کردار» را در ارزش نوشتم، نه بر اساس غیبگوئی که بر مبنای سرنوشت محتوم یاران ستم، این روزها را پیش بینی کرده بودم. این روزها، عبرت تاریخ است برای همۀ کسانی که جز رضای خداوند، سمت و سوئی دارند تا آدمی بداند هیچ کام و نامی او را نخواهد ماند جز گامی اگر در رضای حضرت دوست زده باشد. با هم به چند صحنه از زندگی جناب رفسنجانی می نگریم:

رهبری جدید

حدود 24 سال قبل، مجلس سوم پایان یافت و رهبری جدید نظام با سخنرانی معروف «فتنه گرها را بیرون کنید» به شورای نگهبان دستور داد صلاحیت تمامی اعضاء و منتسبان اردوی مقابل رد شود. آقای رفسنجانی با این دستور همنوا بود که هشت سال مدیریت اجرائی کشور بی آن که رقابتی جدی با کسی داشته باشد در اختیارش قرار گرفته بود. با این حال، وی، پیش از آن، عبدالله نوری و سید محمد خاتمی را در کابینۀ نخست خود وارد کرده بود اما به نیکی می دانست مجلس چهارم، این دو وزیر اردوی مقابل را تحمل نخواهد کرد و چنین هم شد. در پایان هشت سال دولت آقای هاشمی، اگرچه رهبری نظام با جملۀ «هیچکس برای من هاشمی نخواهد شد»، محبتش را با وی نشان داد اما این جمله در آن حد حمایت نبود که رهبری با ریاست جمهوری مادام العمر هم موافقت کند، توقعی که نمی توان گفت در نهان آقای هاشمی وجود نداشت.

ضربه اصلاحات

گفته شد که دولت اصلاحات با آقای هاشمی، میانه ای نداشت اما این گفته درست نیست. نگارنده بارها مطالبی را پیرامون آقای هاشمی نوشت اما آقای نوری، مدیر مسئول خرداد اجازۀ چاپ آن را در خرداد نداد و نگارنده مجبور بود این مطالب را در سایر نشریات به چاپ رساند. دولتمردان اصلاحات به آقای هاشمی وفادار بودند اما روزنامه نگاران اصلاح طلب و مردم اینگونه نبودند و نام بلند آقای هاشمی باعث نشد ایشان در میان منتخبان دورۀ ششم مجلس قرار گیرد. گرچه شورای نگهبان با ابطال آشکارای آراء آقای رجائی، تنها نامزد روزنامه نگاران که امکان رقابت یافت، آقای هاشمی را در فهرست منتخبان مجلس ششم قرار داد اما ایشان خود هم می دانست که نمایندگی اعطائی شورای نگهبان برایش ارزشی ندارد.

انتقام

آقای هاشمی با پایان دولت اصلاحات از این جریان انتقام گرفت. انتقامی که بر محاسبه ای نیمی درست و نیمی غلط استوار بود. آوردگاه ریاست جمهوری نهم، یک نامزد اصلاح طلب تأیید شده (آقای کروبی) داشت که با فاصلۀ حدود هفتصد هزار رأی از آقای احمدی نژاد، در مرتبۀ سوم قرار گرفت. دو نامزد دیگر اصلاح طلب که ابتدا صلاحیتشان توسط شورای نگهبان رد شده بود، قریب به هفت میلیون رأی داشتند که اگر این دو نامزد شرکت نمی کردند، ده درصد آرائشان کافی بود تا به جای آقای احمدی نژاد، آقای کروبی با آقای رفسنجانی به دور دوم برود. نکته ای که آقای رفسنجانی به درستی محاسبه کرده بود و لذا نه بزرگان اصلاحات که آقای رفسنجانی برای تأیید دو نامزد دیگر اصلاح طلبان پیشقدم شد و تأییدی آن دو را از رهبری گرفت. وی به درستی محاسبه کرده بود که با وجود سه نامزد اصلاح طلب، بسیار بعید بود یکی از آنها به دور دوم برسد اما این محاسبه که تا اینجا درست بود، ادامۀ نادرستی داشت. آقای رفسنجانی می پنداشت در نبرد با یک نامزد اصولگرا پیروز خواهد شد که به هزار و یک دلیل، چنین امکانی ابداً وجود نداشت. یک دلیل آن، این که جامعه، ایشان را هم مانند نفر دوم، از گروه اصولگرا می دید و بین دو اصولگرا، قطعاً پیروزی از آن کسی بود که سابقاً دو دوره آزمایش نشده بود. دلیل دیگر، مراجعه به آراء دور دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی و مقایسۀ آن با آراء دور اول ایشان است. در دور دوم و علیرغم گمنامی رقیب، برای نخستین بار، ریاست جمهوری، کمتر از نصف آراء واجدان شرایط را به دست آورد.

اردوی مقابل

آقای هاشمی می پندارد آراء جناح اصلاح طلبی در اختیار سیاستمداران این جناح است و از همین جهت است که با آنان به ائتلافی سیاسی رسیده است. این پندار صحیح نیست. آراء دولت نخست اصلاحات متعلق به نامزد اصلاح طلب نبود. این آراء به کسی تعلق داشت که روبروی نامزد رسمی نظام قرار داشت.

واقعیت این است که جناح سومی در عرصۀ سیاست جمهوری اسلامی قد علم کرده است. هر دو جناح سابق سیاست نظام، از دو تشکل روحانی یعنی مجمع روحانیت و جامعه روحانیون یا به تعبیر قدیمی «یت» و «یون» سرچشمه می گرفتند اما اینک جناح سوم یعنی جناح مردم خود را به درستی شناخته است و بر این امر آگاه است که اکثریت آراء را در اختیار دارد. تفاوت کنونی این جناح با دوم خرداد 76 در خودآگاهی این جناح است. در دوم خرداد 76، جناح مردم تنها روزنامه نگارانی را در اختیار داشت که متصل به مردم نبودند و لاجرم بزرگان مجمع روحانیون به جای آنان از قدرت مردم استفاده کردند. اینک اما ملت ایران، جناح اصیل خود را شناخته است و البته بزرگان اصلاح طلبی هم تا آنجا که با مصالح مردم همراهند که البته چنینند، در دل مردم جایگاهی رفیع دارند اما البته این هم هست که مردم، خالصان خدمت را به نیکی از تشنگان قدرت تشخیص می دهند ...

بادا که خداوند ما را راهنما باشد.

  • سیدمحمود برهانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی