محمود برهانی

مجموعه مقالات و اشعار

محمود برهانی

مجموعه مقالات و اشعار

محمود برهانی
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۱۸ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

قحط­نامه[1]   روزی که آمدم ، به امید تو آمدم امروز لیک ، خسته و نومید می­روم در دل ، نهفته سردی این فصل بی تلاش سرگشته ، ره نبرده به خورشید می­روم   فریاد می­زدم که فروغی مگر نماند در کومه­های خالی این برگزیده ایل اینجا جز انعکاس ، لبی پاسخی نداشت وین بینوا اجاق تهی ، آتشی قلیل   دیدند خسته­ای که ندا می­زند به عشق گفتند : عشق ، حاصل رؤیای شاعر است فریاد ! دست­های تهی­مان مگر نگفت کاین ، شعر نیست . حسرت فردای شاعر است   هر دست ، خنجری شد و هر دوست ، دشمنی هر کوچه ، مسلخی شد و هر خانه ، محبسی وقتی که دیده­ها همه در خواب نوش بود می­مرد زیر چکمه­ی سنگین شب ، کسی   امروز می­روم . به کجا ؟ با کدام شوق ؟ در شاهراه سبز کدامین دیار دور ؟ افسوس ! هیچ‌کس به کسی آشنا نبود ما مانده­ایم و ماتم این سینۀ صبور [1] این قطعه را برای فارغ التحصیلی خود و دوستانم سرودم که همراه با یک غزل در جشن فارغ التحصیلی دانش آموختگان دانشگاه شیراز قرائت شد.
  • سیدمحمود برهانی
واپسین مویه   با من گذشت عمر بدین گونه می‌‌‌رود مثل کسی که خار به چشمش خلیده است در خاطرم نمانده نشانی ز اشتیاق مثل پرنده‌‌‌ای که بهاری ندیده‌‌‌است   من مانده‌‌‌ام شکسته، پریشان و ناامید گویا نگاه خستۀ بیمار محتضر با دست خود به محبس غم گام می‌‌‌نهم همچون دلی گرفته در اجبار یک سفر   من گریه می‌‌‌کنم شب تنهائی و سقوط با یاد روزهای درخشان هر امید بغضی نشسته بر دل و ره می‌‌‌زند به خواب در سوگ لحظه‌‌‌های خوشایند هر نوید   آن روزهای خوب که می­شد به یک نگاه در انتظار روشن فردای خود نشست آن لحظه‌‌‌های پاک که می‌‌‌شد به یک پیام زنجیرهای خستگی از پای جان گسست   بدرود شعر پاک من ای همدم سرشک من را سکوت و حسرت و حرمان زیاده‌‌‌اند در من بمیر زان که تو آمخته نیستی با بختکی که زندگیش نام داده‌‌‌اند
  • سیدمحمود برهانی
رباعی 10     چه بیدق و چه وزیر و چه پیل و چه شاه در عرصۀ شطرنجی ابلیس و اله بازیچۀ بازی سپیدیم و سیاه گه بر زبر چرخ و گهی در بن چاه
  • سیدمحمود برهانی
وقاحت آمریکائیتصور بفرمائید با سر و صدای دعوای چند نفر توجهتان جلب می شود و می بینید چهار نفر مست چاقو به دست قصد جان مردم کرده اند با این تفاوت که سه نفر از آنها هنوز کاری نکرده اند اما چهارمی تا کنون چاقویش را در شکم دو نفر فرو کرده و هنوز هم عربده می کشد. شما اول به خلع سلاح کدام یک از این چهار نفر حکم می دهید؟لطفا اول به این پرسش پاسخ قطعی بدهید و سپس ادامه را مطالعه فرمائید:      از میان تمام مللی که صاحب بمب اتمی هستند فقط آمریکاست که آن را علیه دو شهر بزرگ ژاپن به کار برده، هزاران نفر را قتل عام کرده است. بینی و بین الله اگر ایران این کار را کرده بود برای ابد محکومش نمی کردند که حق ندارد حتی یک سوزن فلزی هم داشته باشد؟پس چرا هیچکس از این دو فاجعه سخنی نمی گوید؟ و این در حالی است که هر سال اهالی این دو شهر به یاد قربانیان آن در روز این فاجعه مراسمی برگزار می کنند اما حتی از این مراسم خبری هم اعلام نمی شود. به راستی اگر بنا باشد کسی بمب اتمی نداشته باشد نخستین کشور آمریکا نیست؟بسیاری از رفتارهای دولت ایران قابل قبول نیست اما این نه به این معناست که حق داشتن بمب اتمی را از کشوری که نشان داده تا کنون حتی یک بار هم علیه کشور دیگر آغاز به جنگ نکرده سلب کنیم و آن را برای کشوری به رسمیت بشناسیم که منتظر هر بهانه  کوچکی است تا به سایر ملل جهان حمله کند ولو این بهانه، حملۀ خودش به تأسیسات خودش یا دیگران باشد .. به راستی آمریکا جز گردن کلفتی کدام مبنای دیگر برای حق تجاوز خود می شناسد؟ و البته .. وقاحت!
  • سیدمحمود برهانی
کفر بی کفاره   مرا جز راه وصلت چاره­ای نیست به غیر از سینه­ات گهواره­ای نیست تو را ای بت خدای خویش خواندم و گر این کفر را کفاره­ای نیست
  • سیدمحمود برهانی
ثبت گناه میعاد به ماه و خلوت نخلستان موعود ، پری­رو بتی از آدمیان چشمان همیشه باز یزدان ، شاهد بر ما ز پی ثبت گناهی ، نگران
  • سیدمحمود برهانی
از ایل لیلی پریشان­خاطر و دلداده و مست به شهر جلوه مجنونی تهیدست میان کوچه­های عشوه و کام از ایل لیلی آیا دختری هست؟
  • سیدمحمود برهانی
تسکین گرداب     شبی در نقره­ریز نور مهتاب کنار ساحلی بودیم در خواب سحر دیدم که رنج زندگی را فرو می­برد در تسکین گرداب
  • سیدمحمود برهانی