به خاک پای خداوند داد و دهش
سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۱۱ ب.ظ
به خاک پای خداوند داد و دهش
دروغ پیرویت را به شهر جار زدند
بنای ظلم به نام تو پایدار زدند
کمیل و میثم و عمارهای پاک تو را
به نخل های ستم پابرهنه دار زدند
به منبر تو نشستند و کینه ورزیدند
ولای عشق تو را زخم بی شمار زدند
تو آفتاب درخشان اگر نخفتی سیر
به سفره های تهی غارت تتار زدند
ببین خوارج امروز را که بی پروا
حریق کور تعصب به هر دیار زدند
کلام ناب تو کشکول هر تکدی شد
بهای خون تو بس مسجد ضرار زدند
به تیربار ستم خلق را به خون خفتند
به قبضه های ریا نقش ذوالفقار زدند
پس از تو نیز غم غربتت توان سوز است
اگرچه نام تو را هر نفس هوار زدند
- ۹۴/۰۴/۱۶