مبارزه با فساد 1
سه شنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۶ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
مبارزه با
فساد 1
از حرف تا عمل
حسن روحانی، رئیس جمهوری:
اگر در کشوری قبح رشوه، دزدی و فساد از بین
برود، باید به خدا پناه برد. کم کم قانون مسخره می شود و نعوذ بالله آیه قرآن به
استهزاء گرفته می شود ... زیرمیزی یعنی قبحی وجود دارد. اگر زیرمیزی به رومیزی
تبدیل شود آن وقت چه باید کرد؟ ... موضوع فساد از دیدگاه مردم اینچنین است: یا
مسئولین می دانند و در برابر فساد نمی ایستند. پس، خود آلوده اند و کل نظام و
انقلاب زیر سئوال است یا آن که نمی دانند و یا اگر می دانند، در مبارزه ناتوانند.
پس، دولت اسلامی یک دولت ناکارآمد است.
شنیدن این
اعتراف علنی از زبان دومین شخصیت نظام به تعبیر قانون اساسی، وجوه متعددی دارد. به
بهانۀ این سخنان، فساد را در دو مطلب بررسی می کنیم. مطلب نخست به بیان همین سخنان
توسط رئیس جمهوری می پردازد که حقیقتی تلخ است و مطلب دوم، ریشه های فساد را شامل
است.
و اما در حالی
که در تمام این سال ها، مسئولان بلندپایۀ نظام نه فقط حاضر نبودند از ضعف نظام
سخنی بگویند بلکه اگر کسی هم دلسوزانه سخن می گفت، وی را به انواع اتهامات و
محدودیت ها روبرو می کردند، چه شده است که رئیس جمهوری، دو شق مشخص را صراحتاً اعلام
می کند که یکی به معنای آلودگی نظام است و دیگری، ناکارآمدی آن؟ بنگریم:
1- هستند اکنون
در زندان های نظام جمهوری اسلامی افرادی که برای کمتر از این گفتۀ رئیس جمهوری، به
اتهام تبلیغ علیه نظام، محکوم شده اند. اگر سخنان رئیس جمهوری، خلاف واقعیت است،
چرا ایشان به این اتهام متهم نمی شود؟ و اگر واقعیت است، چرا حتی یک نفر باید به
جرم گفتن واقعیت که وظیفۀ هر مسلمانی نسبت به حاکمیت است، در زندان به سر برد؟
2- طبق تقسیم
بندی رئیس جمهوری، نظام یا فاسد است و یا ناکارآمد. البته چنین قضاوتی، صحیح نیست.
مدیران نظام به سه گروه مشخص تقسیم می شوند. اندکی، دلسوزند و پاک و آگاه. کسانی،
پاکند و بی خبر و گروهی، ناپاکند و لاجرم گروه دوم باید به دلیل عدم لیاقت کنار
زده شوند اما گروه سوم نه فقط باید کنار گذاشته شوند بلکه فقط محاکمۀ عادلانه و
قاطع آنان است که دستشان را از منابع قدرت و ثروت کشور کوتاه می کند.
3- سخنان رئیس
جمهوری و تقسیم نظام به دو شق فساد یا ناکارآمدی می تواند خبر از واقعیت هولناک
دیگری بدهد و آن، این که مشروعیت مردمی نظام آنگونه با خطر روبرو شده است که مقام
دوم کشور خود را ناگزیر به بیان چنین سخنانی دیده است تا دست کم اندکی مردم را به
نظام خوش بین کند.
4- اساسی ترین
نکته که ملت ایران همواره باید مدّ نظر قرار دهند، تفاوت گذاشتن بین حرف و عمل
است. در دورۀ دوم خاتمی، مطلبی را با اشاره به ضرب المثل «دو صد گفته چون نیم
کردار نیست» در هفته نامۀ ارزش نوشتم و هنوز هم می گویم که آفت ملت و کشور ما،
پذیرش سخن به جای عمل است. اینگونه نیست که هر کس زیبا سخن گوید، زیبا هم عمل خواهد
کرد و اتفاقاً در اکثر موارد، آن را که عمل خراب است، سخن، زیباست و بسیار است
تمثیلاتی در زبان ما که به فقدان عمل در حالت کثرت سخن اشاره می کند، از آن جمله:
مرد آن است که لب بندد و بازو بگشاید.
برای داوری
قاطعیت و مصمم بودن نظام در مبارزه با فساد، باید به عملکرد مسئولان نگریست نه به
سخنان آنان. نگاهی به ارقام آخرین عملکرد دولت و مجلس که لایحۀ بودجه باشد، با
سخنان شجاعانۀ رئیس جمهوری تفاوت دارد. دولت و مجلسی که به مبارزه با فساد مصمم
است، ارقام درشت لایحۀ بودجه اش را به رفاه حال مردم اختصاص می دهد و قطعاً مؤسسات
چاپلوس پرور را از این لایحه حذف می کند. امری که متأسفانه در لایحۀ بودجه شاهد آن
نیستیم.
مطلب بعد به
ریشه های فسادی اختصاص دارد که اگر نبود، اکنون شاهد فساد نبودیم تا بخواهیم با آن
مبارزه کنیم.
بادا که خداوند ما را راهنما باشد.
- ۹۳/۰۹/۱۸