باروی بلند عشق
سه شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۶ ق.ظ
باروی بلند عشق
آدمی، قصۀ
پیچیده ای از تنهائی است
عشق در گوش من
افسونگری لالائی است
چشم بیدار من
آن دم ننشیند خاموش
که بگوئی : دل
من مرتعش همتائی است
نه جوانم که به
افسانه ببازم آرام
قامتم، خم شدۀ
جستجوی بینائی است
دل صد رنگ شما،
مرکز شیطان هوا
دل من، آذر
آتشکدۀ شیدائی است
آنچه در بزدلی
عاطفه عشقش گفتید
گوری از گند تن
و منظری از رسوائی است
عشق، باروی
بلندی است سراسر خارا
سهم این سست
دلیتان نه چنین والائی است
ولایت 31
شهریور 93
- ۹۳/۰۷/۰۱