سوک سرود مرد تبسم
دوشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۱۰ ق.ظ
سوک سرود
مرد تبسم
از جنس جنوب بود و از سنخ بهار
در آن سوی رود کرخه سنگر زده بود
شب بود که بازگشتم از آتش روز
دیدم به کبوترانمان سر زده بود
با طنز نجیبی از تماشای مرور
دنیا همه در تبسمش جا می داد
تفسیر ولنگار قوانین تلاش
وقتی که به نبض کار برپا می داد
آن مرد که مردانه تمرد می کرد
آن دوست که بی دریغ جان می بخشید
آن لحظه که در تمام هستی تک بود
آن عشق که آرامشمان می بخشید
اینک به نیاز کوچ راهی شده است
تا آن سوی دردهای خرد من و تو
با خنده ای از تبار مردان سترگ
بیگانه ز باخت یا ز برد من و تو
ولایت 31 شهریور 93
- ۹۳/۰۶/۳۱