محمود برهانی

مجموعه مقالات و اشعار

محمود برهانی

مجموعه مقالات و اشعار

محمود برهانی
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

ظرفیت وجودی 2

جمعه, ۷ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۲۴ ق.ظ
­­بسم الله الرحمن الرحیم ظرفیت وجودی2 تیپ شناسی فقیه گر بریزی بحر را در کوزه ای چند گنجد؟ قسمت یک روزه ای مولانا در ادامۀ بحث ظرفیت وجودی، شناخت تیپ شخصیتی فقیه، کمک مؤثری است. در یک حدیث مشهور، می خوانیم: من کان من الفقهاء عالماً لدینه، صائناً لنفسه، مخالفاً لهواء، مطیعاً لامر مولاه، فللعوام أن یقلدوه. از فقهاء، آن که به دینش دانا، به نفسش، نگهدارنده، به هوایش، مخالف و به امر مولایش، مطیع باشد، بر عوام است که از وی تقلید کنند. صرف نظر از سلسله روات حدیث و توجه به آمدن فقهاء در صدر و لزوم تقلید عوام به عنوان نتیجه که حدیث را در مظان اتهام قرار می دهد، این حدیث، یکی از مستنداتی است که طبق آن فقهاء خود را مجاز به رهبری دینی سایر مردم می دانند. توجه به نکاتی در خصوص این حدیث، راهگشاست: 1- عنوان فقهاء که یکی از دلایل اتهام این حدیث است، می تواند دستکاری شده باشد زیرا یک فقیه در مرتبۀ دانش آموزی خود، ادبیات عرب، منطق، مقدمۀ کوتاهی از فلسفه آن هم نه در همۀ موارد، علوم مربوط به حدیث اعم از رجال، حدیث، درایه و گاهی انساب، اصول و نهایتاً فقه می آموزد. کلام و برخی علوم دیگر نیز در مسیر آموزشی فقهاء قرار دارد اما به شکل عام و عمده فقط ادبیات عرب، اصول و فقه به عنوان دروس اصلی فقهاء محسوب می شود و مخصوصاً فلسفه که طبق حدیث الحکمه ضاله المؤمن، فلسفه، گمشدۀ مؤمن است، به عنوان فلسفه، گمراه کنندۀ مؤمن است، ترجمه و از آن به دشت پرهیز می شود. حال با توجه به این که یک عارف یا فیلسوف نیز در اکثر موارد همین دروس را آموخته، از آن عبور کرده، عرفان و فلسفه را نیز می آموزد، جایگاهی شایسته تر دارد برای این که به جای گروه فقهاء قرار گیرد. از این است که عنوان فقهاء در این حدیث، مشکوک به نظر می رسد. 2- خود فقهاء اقرار دارند که فقط در احکام عبادات و معاملات، صاحب نظرند و این حدیث بر این بخش دلالت دارد و حال آن که رهبری دین، پیش از آن باید اصول را بتواند تبیین کند. به این موضوع پاسخ داده شده است که اصول دین، قابل تقلید نیست و باید مردم خود تحقیقاً بپذیرند اما قابل تقلید نبودن به این معنا نیست که محققانی عالم پیرامون آن رهنمود ندهند و راه معضلاتش را نگشایند. 3- از چهار ویژگی آمده در این حدیث، یکی، مختص دانش آموزی است و سه دیگر یکسره به تزکیۀ نفس اختصاص دارد. صیانت نفس، مخالفت با هوای نفس و اطاعت از امر مولا، هر سه محتاج سال ها تمرین عملی است و این سه ویژگی به عرفا بیشتر اختصاص دارد تا فقهاء. اکنون ببینیم فقهاء در عمل چیستند؟ داشتن مقلد و درآمد مالی، عاملی شده است که هر فقیه در آغاز راه، تلاشش را صرف داشتن ظاهری کند که طبق آن هر چهار ویژگی را از دید دیگران داراست. این موضوع و رقابت تجاری با سایر همکارانش باعث می شود وی از همان آغاز، نقابی از علم و زهد بر چهره زند و به تدریج این نقاب به شخصیت ثانویۀ وی تبدیل می شود بی آن که زیربنائی عملی و محکم داشته باشد. وی در حفظ این نقاب تا آنجا پیش می رود که یکسره خود را همان می پندارد که تظاهر می کند و چون از سوئی گرفتار انواع کاستی هاست، به توجیه و تبدیل خواست های خود به خواست های عمومی پناه می برد و همه جا خواست خود را به عنوان خواست عمومی و بعضاً الهی وانمود کند. فریاد عارفان از قرون شش به بعد بر سر فقهاء و دشمنی فقهاء با عارفان، از همین ویژگی فقهاء سرچشمه می گیرد: واعظان کاین جلوه بر محراب و منبر می کنند چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند گوئیا باور نمی دارند روز داوری کاین همه قلب و دغل در کار داور می کنند یارب این نودولتان را با خر خودشان نشان کاینهمه ناز از غلام ترک و استر می کنند. رابطۀ نودولتی در این غزل خواجه و ارتباط آن با واعظان قابل توجه است. از همین روست که وقتی در ظرفیت وجودی اندکی که فقیه دارد، معارفی بیش ریخته شود، همان می شود که سعدی فرماید: جماعتی که نظر را حرام می دانند نظر حرام بکردند و خون خلق، حلال.       بادا که خداوند ما را راهنما باشد.
  • سیدمحمود برهانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی