پیرامون حقیقت 1
شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۱۸ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
پیرامون
حقیقت1
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
حافظ
اگر چه میل به
حقیقت و پیروزی درستی بر نادرستی در نهاد آدمی به ودیعت است اما اختلاف های راجع
به حقیقت نیز تقریباً به تعداد نفوس آدمیان است. پیرامون حقیقت هم مباحث مفصلی
صورت گرفته است و تصور می کنم نیازی به واگوی دوباره نیست. آنچه علت نگارش این
سلسله مطالب است، حجیم بودن مباحث مربوط به حقیقت است که در جهان مجازی و سریع
امروز، اکثریت را وقتی کافی یا توجهی لازم به این مقوله نیست. بنا بر این، در این
مطالب تلاش می شود، شکل ساده و خلاصۀ مباحث مربوط به حقیقت را بی آن که بخواهیم متکی
به نظر یا منبع خاصی باشیم بیان کنیم:
1- گاهی حقیقت
و واقعیت به جای همدیگر به کار می رود. واقعیت، حالت یا رویدادی است که موجود است
و ممکن است حقیقت باشد یا باطل. درست باشد یا نادرست. در مقابل، حقیقت، مفهوم،
حالت یا رویدادی است که درست است اما ممکن است وجود داشته باشد یا نه. پس گاهی
حقیقت و واقعیت یکی می شود و در اکثر مواردی که مربوط به آدمی است، مختلفند. در
جهان هستی اما (به جز اکثر امور تحت ارادۀ انسان) همواره حقیقت و واقعیت یکی
هستند.
2- آدمی در
جستجوی حقیقت، نظم خاصی ندارد و بی نظم خاص به جستجوی حقیقت رفتن، ما را ناکام می
کند. نظمی که باید در جستجوی حقیقت بر ما حاکم باشد، مبتنی بر نیازهای ماست. یعنی
یافتن حقیقتی مشخص باید بلافاصله تکلیف نیازی مشخص و دارای اولویت را در همان مقطع
زندگی ما تعیین کند. انسان گرسنه ای که تکلیف حقیقت عملکرد خود را در برابر جامعه
و حقیقت علت گرسنگی خود و سیری دیگری را در نیازهای عادی روزانه مشخص نکند، جستجوی
حقیقت کائنات دور از دسترس یا مفاهیم فرامادی، بیراهه رفتن است.
با این حال، به
نحو حیرت آوری، این موضوع در مورد نخبگان استثناست. نخبگان ثروتمند که غم نان
ندارند، معمولاً اهل تفکر نیستند و بار تفکر بر دوش نخبگانی است که عشق به حقیقت
آنان را به کلی از غم نان غافل می کند. بنا بر این، اولویت بندی جستجوی حقیقت برای
عموم مردم مصداق دارد و آن که نان ندارد، جز به نان نباید بیندیشد. نخبگان در این
امر مستثنایند.
3- ابزار جستجوی
حقیقت، به نوع حقیقت بستگی دارد. نوعی از حقیقت را می توان در آزمایشگاه تجربی علم
مورد بررسی قرار داد و طبعاً ابزار درست در اینجا دانش تجربی است.
نوعی دیگر از حقایق،
خارج از دسترس علم تجربیند و لاجرم ابزار خاص خود را می طلبند که در جای خود بدان
خواهیم پرداخت اما یک حقیقت مهم این جا وجود دارد. اگر دانش تجربی، مطلبی را اثبات
کند و در مقابل، کسی مدعی خلاف آن از طرق دینی یا شهودی یا ... باشد، یقیناً این
فرد مدعی در پی کلاهبرداری از مردم است زیرا تاریخ بشر نشان داده است که هرگاه کسی
از امور مقدس سخن بگوید و کلاه خود را هم برای دریافت اعانه دوره بگرداند، یقیناً
شیادی است ضد هر حقیقت. آنان که شیفتۀ حقیقتند و از آن سخن می گویند هرگز هیچ کمکی
را حتی در قبال عشقشان به حقیقت دریافت نمی کنند بلکه انواع ستم ها نیز بدانان می
رود. این ملاک مهم را فراموش نکنیم.
بادا که خداوند ما را راهنما باشد.
- ۹۳/۰۵/۲۵