خطر جایگزین ها 4
جمعه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۲۲ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
خطر جایگزین
ها4
مقایسۀ شش زبان
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
نمیرم از این پس که من زنده ام
که تخم سخن را پراکنده ام
حکیم فردوسی
در بخش قبل،
قرار شد مقایسه ای کوتاه بین شش زبان انجام دهیم. اطلاعات مربوط به این مقایسه در
چهار زبان اروپائی از The Life and Times of the English Language
چاپ نیویورک. نشر Times Book گرفته شده است.
حسب اطلاعات
این منبع، لغت نامۀ وبستر به زبان انگلیسی دارای 460 هزار واژه است و در همین حال،
بزرگ ترین لغت نامۀ زبان آلمانی به عنوان دومین زبان اروپائی 200 هزار واژه دارد. برترین
لغت نامه های دو زبان فرانسه و روسی نیز به ترتیب 150 و 130 هزار واژه دارند. این
آمار مربوط به آخرین ویرایش این لغت نامه ها در سال 1983 هستند.
در مقابل،
فرهنگ تاج العروس نگارش قرن سیزدهم هجری با 20 جلد، لسان العرب، نگارش قرن هشتم
هجری با 15 جلد، العین خلیل بن احمد نگارش قرن دوم هجری با 9 جلد، تهذیب اللغه
ازهری نگارش قرن چهارم هجری با 15 جلد، المحیط صاحب بن عباد، نگارش قرن چهارم هجری
با 11 جلد، شمس العلوم حمیری، قرن ششم، 12 جلد، دارای آنگونه شمار لغتند که زبان
های اروپائی اصلا قابل مقایسه با آن نیستند. یک مثال، این گستردگی شمارش نشده را
نشان می دهد. واژه نامۀ الغریب المصنف ابوعبید هروی، قرن سوم که فقط به لغات غریب
پرداخته، با دو جلد، به تنهائی بیش از زبان انگلیسی دارای واژه است. توجه کنیم که
اکثر این قوامیس متعلق به بیش از ده قرن قبل است و فرهنگ انگلیسی متعلق به حدود سی
سال قبل.
بر این مطلب،
ویژگی های خاص زبان عربی را باید افزود که در هیچ زبانی همتا ندارد (به عنوان مثال
صرف منظم افعال و اسماء که در تمام مخارج سه و چهار حرفی یکسانند و کار یادگیری
زبان را بسیار آسان می کنند و نیز خود همین ریشه های سه و چهار حرفی و ویژگی های
دیگر که در مباحث شناخت قرآن مفصل تر بیان شده است) و این همه البته حاصل زحمات
محمد بن سیبویه شیرازی است که متأسفانه گوری غریب در بلواری به نام خودش در شیراز
دارد و تأسف بیشتر این که نه تنها مردم عادی بلکه رادیو تلویزیون رسمی این کشور،
نام این بزرگ ایرانی را به غلط تلفظ می کنند و حال آن که اسماء مختوم به «ویه» در
زبان عربی، تلفظی مشخص دارد مانند بابویه، قولویه و ...
زبان پارسی نیز
اگرچه به پای زبان عربی نمی رسد اما از تمام زبان های اروپائی به مراتب برتر است و
این در حالی است که بسیاری از واژگان زبان پارسی را فقط باید در ادبیات و واژه
نامه ها جست و بسیاری نیز به کلی از بین رفته است و فقط شکلی از اشکال صرف شدۀ آن
باقی است. در کارآئی این زبان همین یک مثال بس است که با وجود گستردگی شگفتی آور
زبان عربی، تا زمان هارون الرشید عباسی، دفاتر دولتی را به زبان پارسی می نگاشتند
و در این زمان بود که به دستور این خلیفه و باز هم توسط خود ایرانیان، دفاتر به
زبان عربی باز گردانده شد.
اکنون به این
مطلب مهم توجه کنیم که کلیۀ علوم انسانی، تفکر آدمی را نطق درون نامند و اثبات شده
است که تفکر بدون استفاده از واژه ممکن نیست که دوستان می توانند به راحتی این را
بیازمایند و تلاش کنند که بدون فکر کردن به یک واژه، آیا می توانند در مورد معنای
آن واژه بیندیشند؟ نیتجه، منفی است.
اکنون چه باید
گفت بدانان که تغییر خط را درمان دردهای این ملت یا تازیان می دانند؟
متأسفانه این
مبحث با این شماره به پایان نرسید. علل واقعی بی سوادی نسل جوان کشور را در آخرین
شماره خواهیم دید، اگرچه این خود مبحثی مفصل است و لاجرم باید به بیان فهرست وار
آن بسنده کنیم.
بادا که خداوند ما را راهنما باشد.
- ۹۳/۰۵/۲۴