مویه
چهارشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۴:۳۴ ب.ظ
مویه
در شب شرمگین دیدارش
عصمت یک نگاه می بالد
یأس سنگین هر چه باور را
بومی از دوردست می نالد
در شب شرمگین دیدارش
نشکوفد پگاه پنجره ای
کی برآید در این هیاهوی کام
مویۀ بی نشان زنجره ای
عصمت یک نگاه می بالد
تا بجوید رهی به رهجوئی
آه از این گندنا که ننهاده است
تکیۀ اعتماد را بوئی
یأس سنگین هر چه باور را
به کدامین خلوص باید برد ؟
اشک پنهان این سقوط عیان
با کدام آب مهربار سترد ؟
بومی از دوردست می نالد
او ، نگهبان خشکْحاصل ماست
گوش کن هر شب این ترانۀ شوم
واژگان نهفتۀ دل ماست
- ۹۳/۰۲/۲۴
واژگان نهفته دل ماست.....
عالی بود