سخن04
يكشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۲:۱۵ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
راه بهروزی
سخن چهار
انتخابات رئیس جمهوری 11
عنوان آراء
واجدان شرایط 50,483,193
کل مأخوذه 36,704,156
صحیح 35,458,747
حسن روحانی 18,613,329
محمدباقر قالیباف 6,077,292
سعید جلیلی 4,168,946
محسن رضائی 3,884,412
علی اکبر ولایتی 2,268,753
باطله 1,245,409
سید محمد غرضی 446,015
عدم شرکت 13,779,037
جمع کل 6 نامزد 35,458,747
نسبت ملت و هیأت حاکمه
پس از توضیح
خلاصۀ اصول مردمسالاری (دموکراسی)، اکنون باید این موضوع را روشن کنیم که چه
نسبتی است بین ملت و هیأت حاکمه؟ آیا باید ملتی مردمباور (دموکرات) باشد تا
بتواند قانون اساسی مردمباوری تدوین کند و بر اساس آن، هیأت حاکمه ای مردمباور
زمام امور کشور را در دست گیرد؟ یا باید قانون اساسی مردمباوری باشد و هیأت حاکمه
ای مردمباور هم بر مبنای آن قانون به قدرت سیاسی برسد تا در چارچوب آن قانون
اساسی و حرکات اصولی آن هیأت حاکمه بتوان ملتی مردمباور پرورش داد؟
مسلماً تأثیر
هیأت حاکمه را در تربیت ملت نمی توان انکار کرد اما پیش از آن که هیأت حاکمه را از
ملت جدا کنیم، این نکته مسلم است که هیأت حاکمه هم افرادی عضو ملتند و از خارج
کشور نیامده اند. مسلماً یک ملت ابتدا باید اصول مردمسالاری را بشناسد و آن را در
عمل فردی خود اجرا کند تا به شکل طبیعی در عمل اجتماعی هم همان اصول را بتواند به
کار بندد.
اکنون با توجه
به این توضیح، ما کجای این جریان ایستاده ایم؟ کشور ما طبق انون اساسی آن، جزء
کشورهای دموکرات است؟ یا استبدادی؟ به قانون اساسی آن توجه کنیم:
در سال 58
قانون اساسی فعلی، تدوین و ده سال بعد، در سال 68 تغییراتی در آن اعمال شد. در هر
دو مورد، ملت ایران با رأی بالائی این قانون اساسی را تأیید کرد. بر مبنای همین
قانون اساسی است که ترکیب فعلی را در هیأت حاکمه داریم. صرف نظر از این که تضادها
و تناقضاتی بنیادین در این قانون اساسی هست، آنچه اهمیت دارد این است که ملت ایران
این قانون اساسی را تأیید کرده است. بنا بر این، چه خوب و چه بد، آنچه هست دستپخت
ملت ایران است و این ملت در کمال آزادی به همین قانون اساسی رأی داده است و
تقریباً هر سال یک بار به پای صندوق آرائی رفته است که همه پرسی آن طبق همین قانون
اساسی برگزار می شد. پس تا سال گذشته که انتخابات ریاست جمهوری بود، قریب به 73%
از کل افراد ملت، این نظام و قانون اساسی آن را قبول داشته اند. بر این نظر
اعتراضاتی است از جمله این که ملت می خواستند بین بد و بدتر انتخاب کنند. این سخن
صحیح نیست زیرا ملت تا اصل را قبول نداشته باشد، در پی فرع نمی رود. این 73 %
کسانی هستند که نظام را قبول دارند منتهی ممکن است خواهان تغییر برخی مسائل باشند.
موضع ملت ایران
را نسبت به قانون اساسی و نظام برآمده بر طبق آن، می توان به سه گروه تقسیم می
کرد. گروه نخست، کسانی هستند که همین قانون اساسی و ترکیب هیأت حاکمه را قبول
دارند و تقریباً تمام آن ها در صحنه های مختلف حمایت از نظام از جمله راه پیمائی
ها و گزینش ها شرکت می کنند. تمام این گروه در همان 73 % جای دارند و با توجه به
نامزد انتخابی آن ها، حدود 33 % از کل ملت ایران را تشکیل می دهند.
گروه دوم،
کسانی هستند که همین نظام و قانون اساسی را قبول دارند اما معتقدند باید تغییراتی
در آن داد. این گروه هم طبق آرائی که در آخرین همه پرسی ابراز کرده اند، حدود 40 %
از مردم را تشکیل می دهند.
27 % باقیمانده
متشکل از کسانی است که یا حوصلۀ رأی دادن نداشته اند یا کارشان به شکلی بوده که
نمی توانسته اند رأی دهند و یا عوامل دیگر و البته شامل کسانی هم هست که به کلی با
نظام مخالفند و حرفشان این است که خود نظام باید عوض شود. اگر ما همۀ این 27% را
متشکل از افراد مخالف نظام بدانیم (که البته اینگونه نیست) باز هم اکثریت 73 درصدی
با قاطعیت از قانون اساسی نظام حمایت می کنند.
با این توصیف،
سخن بعد را به بررسی قانون اساسی جمهوری اسلامی اختصاص خواهیم داد. بعون الله و
توفیقه.
خود و همراهان همدلم را به حفاظت خداوند می سپارم.
- ۹۳/۰۲/۰۷