محمود برهانی

مجموعه مقالات و اشعار

محمود برهانی

مجموعه مقالات و اشعار

محمود برهانی
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

راه 25

سه شنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۲، ۰۷:۰۵ ب.ظ
­­بسم الله الرحمن الرحیم گذرگاه عافیت گام بیست و پنج اگر نبود پیمانی که خداوند از دانایان بر دشمنی ستمگر و یاری ستمدیده، گرفته است، ریسمان شتر حکومت را بر گردنش افکنده، جرعۀ نهائی این جام را همان اول می نوشیدم. امام علی(ع)   دین و حکومت 7 همانگونه که همراهان ضمن تأیید مسیر، طرح اصول حکومت از دیدگاه امام علی را روشن کنندۀ بسیاری از ایرادات دانسته اند، تصور می کنم برای ترسیم طرحی کارآ، مفید و همه جانبه در حکومت کشوری که در واقع رهبری جامعۀ جهانی مسلمانان را می تواند بر عهده داشته باشد و با تکیه بر فرهنگ ملی مذهبی غنی خود، راه بشریت را هم روشن خواهد کرد، بیان اصول حکومت از نگاه امام ضروری ترین مطلب است. باری، در خصوص میزان دخالت حکومت در زندگی شهروندان در مبحث قبل اشاره شد. اینجا به یک اصل اساسی دیگر در حکومت و نگاه امام توجه می کنیم و آن، جدال مصلحت حکومت و اصول اعتقادی آن است. نگاه امام به این موضوع و عملکرد ایشان را در مقاطع مختلفی از حکومت وی می توان دریافت که به دو مقطع و دو اتفاق مشخص توجه می کنیم: نخستین اتفاق، عزل و نصب استانداران بخش های مختلف حکومت پهناور اسلامی بود. ابن عباس و تعدادی دیگر از صاحب نظران به امام توصیه کردند که فعلاً چون حکومت مرکزی کنترل تمام استان ها را در اختیار نگرفته است، معاویه را در حکومت شام، ابقا و زمانی که بر کلیۀ مراکز حکومت مسلط شد، وی را عزل کند. اتفاق دوم پس از نبرد نهروان بود که امکان ترور ایشان به شدت بالا رفته بود و یارانشان مصرانه از وی اجازه خواستند گروهی را مأمور حفاظت از جان امام نمایند. امام در هر دو مورد پیشنهاد یارانشان را نپذیرفت. مورد نخست را به این دلیل رد فرمود که نمی توانست حتی یک ساعت کسی را بر مردم بگمارد که به رعایت حقوق خداوند، مردم و حکومت پایبند نبود. مورد دوم نیز این اصل در زندگی امام جاری بود که رهبری جامعۀ مسلمانان باید همواره در دسترس مردم باشد. نگاه امام بر این دو مورد و موارد دیگر مبتنی بر این اصل است که اگر بنا باشد حکومت ایشان از اصول مسلم الهی و انسانی تخطی کند، دیگر مشروعیتی ندارد تا نیاز به حفظ آن باشد. حکومتی که معاویه را به هر دلیلی ابقا یا رئیس حکومت را از دسترس مردم دور می کند، از نگاه امام مشروع نیست و تفاوتی با حکومت معاویه ندارد و اما دلایل امثال ابن عباس و سایر یاران امام را که دوست داشتند حکومت امام باقی باشد چگونه ارزیابی باید کرد؟ اگر امام، معاویه را بلافاصله عزل کند، وی تمرد کرده، خطری برای حکومت مرکزی به وجود آورده، نهایتاً ممکن است باعث از بین رفتن حکومت امام شود یا این که اگر گروه محافظت از امام تشکیل نشود، ممکن است به جان امام سوء قصد شده، جامعه را از رهبری ایشان محروم کند. مسلماً این دلایل، بسیار مهم و قابل توجهند. این نکته باز به نگاه ایدئولوژیک امام باز می گردد. ایشان، حکومت را قراردادی بین رهبری جامعه و مردم می داند و حق خداوند و مردم این است که جامعه طبق اصولی عادلانه و مترقی اداره شود. تعیین معاویه به عنوان استاندار یکی از استان ها خلاف این اصول است. بنا بر این، موضوع دائر است بین این که امام، خطر سقوط حکومت خود را بپذیرد یا این که از اصول و حقوق الهی و اجتماعی تخطی کند؟ نکتۀ بسیار مهم این است که اگر مردم، وظایف خود را در این حکومت انجام دهند، عزل معاویه نمی تواند برای حکومت مرکزی خطری به وجود آورد. سیر حوادث نشان داد که در نبرد صفین، سپاه معاویه به شدت شکست خورد و اگر خوارج از دستور امام تمرد نمی کردند، شام تحت تسلط حکومت مرکزی قرار می گرفت. بنا بر این، شکست صفین بر اثر دلایل دیگری بود که اهمّ آن، تمرد از فرمان رهبری جامعه بود و قطعاً عزل معاویه هیچ جائی در مجموعۀ دلایل شکست صفین نداشت. با این حال، حتی اگر عزل معاویه را به معنای سقوط حکومت امام بدانیم، باز هم منطق امام این است که بین سقوط اصول یا سقوط حکومت، قطعاً سقوط حکومت باید انتخاب شود زیرا هیچ حکومتی، اسلام نیست. اسلام، مجموعۀ تعالیم و قواعدی است که نزول آن از زمان هبوط آدم ابوالبشر، شروع و کامل ترین وجه این تعالیم توسط فرستادۀ نهائی به بشر عرضه شد. حکومت همانگونه که بیان شد، قراردادی اجتماعی است و اگر اصول اسلام را که همانا اصول انسانیت نیز هست ضایع کند، دیگر مشروعیتی ندارد و مردم به اطاعت از آن وظیفه ندارند بلکه اگر حکومت به مراتبی برسد که اصول الهی و انسانی را آشکارا ضایع کند، مردم به مبارزه با آن و جایگزینی حکومتی بهتر وظیفه دارند. امام علی، خود و حکومتش را ابزاری برای پاسداشت حقوق خداوند و مردم می داند و طبعاً مجاز به تضییع اصولی که حامی این حقوقند، نیست حتی اگر باقی ماندن بر آن اصول باعث سقوط حکومتش یا به شهادت رسیدن خودش شود. پیام امام در این مورد روشن است: هیچ مصلحتی بالاتر از مصلحت احکام الهی و انسانی و حقوق مردم نیست و هیچ حکومتی نمی تواند به بهانۀ هیچ مصلحتی حتی سر سوزنی از حقوق مردم و احکام الهی تخطی کند. حکومتی که مصلحتش غیر از مصلحت احکام خداوند و حقوق مردم است، مشروعیتی ندارد و نمی تواند مدعی حق و دین باشد.   همدلان همراه. نوروزتان شاد و خرم باد.
  • سیدمحمود برهانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی