محمود برهانی

مجموعه مقالات و اشعار

محمود برهانی

مجموعه مقالات و اشعار

محمود برهانی
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

ایدئولوژی افتخار

جمعه, ۲ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۴۶ ب.ظ
­­بسم الله الرحمن الرحیم ایدئولوژی افتخار پاسخ به اظهارات جناب زیباکلام جناب دکتر زیباکلام، استاد محترم دانشگاه تهران در مناظره با روزنامۀ وابسته به سپاه پاسداران مطالبی اظهار فرموده اند که البته دلسوزی ایشان را نسبت به میهن و ملتش می رساند. این بنده مدعی هیچ نیستم جز این که می پندارم استاد بزرگوار شاید در طرح این مطالب جانب برخی موارد را فروگذاشته اند. امیدوارم از نقد بنده نرنجند که حال بهتر این کشور و ملت آرزوی همه است. 1- ما مسلمانیم و اسلام، ایدئولوژی پر افتخار ماست. این که اینک سراپا مشکلیم، نه از آن است که ایدئولوژیکیم بلکه از آن است که ایدئولوژیک نیستیم. شاخص ایدئولوژی ما در حکومت، حکومت پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) است. گمان نمی کنم تفاوت نظام کنونی ما را با حکومت حضرت امیر(ع) کسی نداند. خود استاد بزرگوار هم بدین نکته واقفند و این، نیاز به استدلال ندارد. هر ایرانی بی سوادی هم می تواند هزاران مورد تضاد و تفاوت این نظام را با نظام اسلامی بدون تأمل بیان کند. پس چرا استاد تجاهل العارف فرموده، گناه مشکلات این نظام را به گردن دین و ایدئولوژی افکنده اند؟ آیا این نظام همان نظامی است که فریاد تاریخی رهبر آن در گوش تاریخ طنین افکن است که کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عونا؟ جناب زیباکلام. حضرتعالی می دانید که اگر بنا بود اسلام اردوغان داشته باشیم، هیچ نیازی به انقلاب نبود. اسلام اردوغان را محمدرضا پهلوی هم اجرا می کرد. این که با انقلاب هم موفق نشده ایم اسلام واقعی داشته باشیم دلیل بر نادرستی ایده های ما در انقلاب نیست. به همین نسبت، تاریخ ما هم نام های درخشانی را در میان روحانیان به یادگار دارد که کاخ باشکوه معارف دین را برپا داشته اند و البته کم نبوده اند کسانی که در کسوت روحانیت، بدترین ضربات را بر پیکرۀ تعالیم دین وارد آورده اند. چرا حضرتعالی فقط یک برهۀ سی و چند ساله را به عنوان نظام دینی معرفی کرده، کاستی هایش را به نام دین اعلام کرده اید؟ آیا بیش از هزار سال، دین و تدین و دین مداران و عالمان دین و نتیجۀ عمل آنان با یک برهۀ سی و پنج سالۀ نظام سیاسی جمهوری اسلامی باطل می شود؟ اسلام، کامل ترین دین الهی است و برنامه هایش برای سعادت بشر از کمالی حیرت آور برخوردار است. متأسفانه مجبورم برگردم و طبق گفتۀ خودتان، اشکال کار را از افرادی نظیر حضرتعالی بدانم. شما فرمودید حتی برای این که واژۀ اقتصاد در قانون اساسی، پسوند توحیدی نداشت به مرحوم آیت الله بهشتی اعتراض کرده اید. همان موقع کسانی بودند که این رویه را خلاف دین و تعالیم اسلام می دانستند. حضرتعالی اینک در مقام استاد دانشگاه برترین دانشگاه کشور قرار دارید و مسلماً با حاکمیتی که این نابسامانی، حاصل عمل اوست، تا آن حد همراه بوده اید که اینک در این مقام باشید اما بنده با این که در سال 67 رتبۀ اول کنکور کارشناسی ارشد بودم از راهیابی به تحصیلات عالیه بازم داشتند و علت هم این بود که طبق فرمان مولا و رهبرم امام علی(ع)، تلاش کرده بودم خصم ظالم و یار مظلوم باشم و فرامین نهج البلاغه را تبلیغ کنم. نظام جمهوری اسلامی، صلاحیت مرا بی هیچ دلیلی رد کرد و حتی شکایتم را به دیوان عدالت اداری و ده ها مرجع دیگر بلاجواب گذاشت. نمی دانم حضرتعالی در تصمیم گیری هائی که اینک به این وضع انجامیده چقدر نقش داشته اید اما می دانم که اگر در مقابل انحرافات مکرر از تعالیم اسلام سکوت نمی کردید، قطعاً امکان دستیابی به عنوان دکترا را نداشتید و این، تفاوت من و شماست. 2 - نظام اقتصادی، سیاسی و هر عرصۀ دیگر اگر طبق تعالیم اسلام باشد، برترین است اما این نظام، نظام اسلامی نیست. غرب از جهت مناسبات سیاسی و اقتصاد از این نظام برتر است اما از اسلام برتر نیست. شما یا اسلام را می شناسید و یا خیر. اگر می شناسید که می دانید این نظام تناسبی با اسلام ندارد و حد اقل همین را می توانستید بگوئید تا مشخص شود منظور شما از برتر نبودن، برتر نبودن این نظام است نه اسلام. اما اگر اسلام را نمی شناسید، چگونه نسبت به چیزی که نمی دانید داوری کرده اید؟ این که می فرمائید این نظام علوم انسانی را اسلامی کرده است، به چه معناست؟ آیا مثلاً فعل و فاعل در دستور زبان، اسلامی یا غیر اسلامی دارد؟ یا مثلاً قیاس منطقی یا هرم نیازهای مزلو یا نظریۀ مسئولیت در حقوق یا حقایقی دیگر از علوم انسانی، وجه اسلامی یا غیر اسلامی دارد؟ جناب استاد. حضرتعالی مقامی علمی هستید و باید واژگانتان علمی و دقیق باشد. جمهوری اسلامی چه تلاشی برای اسلامی کردن علوم انسانی انجام داده است؟ که هدفش فریب نسل تحصیل کرده است تا این نسل بپندارد که نظام برتر است. حضرتعالی متأسفانه همان اشتباه مسئولان نظام را ترویج می فرمائید و اسلام را عین نظام می دانید در حالی که چنین نیست و بین نظام جمهوری اسلامی و اسلام، تباین منطقی است نه تساوی. مگر بناست هر نامی مبین مرامی باشد؟ اتفاقاً برعکس نهند نام زنگی، کافور تا ذات زنگی بودنش را نهان کنند و شما بهتر از بنده بر این واقعیت واقفید. 3- پیش بینی حضرتعالی در این که سرنوشت این نظام مانند شوروی خواهد بود، قطعاً بر مبنای این تمثیل است که ایدئولوژی این نظام را مماثل ایدئولوژی نظام شوروی فرض فرموده اید که البته هرگز اسلام مانند کمونیسم نخواهد شد زیرا اسلام، دین الهی است و خداوند به حفظش خبر داده است، آن هم حفظی که در نهایت باعث نجات جهان توسط این ایدئولوژی خواهد شد. در مقابل، کمونیسم، ایدئولوژی الحادی است که کاربردش مانند بسیاری اعتقادات الحادی دیگر در مقطعی از تاریخ بوده و بس. اما نظام اگر مانند شوروی خود را اصلاح کند، قطعاً این اصلاح بر طبق الگوی اسلامی نیست زیرا از بهار این نظام هویداست که چه خزانی دارد. جهانگرائی محض این نظام در بسیاری از ارکان آن (به جز مقام معظم رهبری و تعدادی از بزرگان دیگر) آنقدر بیگانه با اسلام بوده که هیچ امیدی به نزدیکیش با اسلام نیست و هر چه بگذرد قطعاً به سمت عملکرد غیر اسلامی منحرف تر خواهد شد. با این حال ما را اعتقادی است که در نهایت، منجی بشریت ظهور خواهد کرد و نشان خواهد داد که اسلام، تنها راه صحیح بشر است. آن روز، مملکت سراسر افتخار ایران یقیناً پیشگام راه رهائی بشر در رکاب رهبر نهائیش خواهد بود. بنا بر این بنده معتقدم در نهایت این نظام خودش را اصلاح نخواهد کرد بلکه به سمت غرب زدگی آنقدر منحرف خواهد شد تا زمانی که جای این نظام با نظامی اسلامی تحت رهبری منجی نهائی عوض شود. 4- صراحت مرحوم مهندس بازرگان بر کسی پوشیده نیست و ایشان تا پایان عمر هم مانند سایر ایام عمر با برکتشان معتقد بود اسلام قبل از آن که برنامه ای برای آن جهان داشته باشد، برای این جهان برنامه ای کامل دارد. متأسفم از این که استاد معظم حتی سخنان مرحوم بازرگان را تحریف شده نقل فرموده اند. عکس آنچه ایشان فرموده، مرحوم بازرگان در آخرین سخن عمومیش، به صراحت اعلام کرد که عدم توفیق این نظام به علت فاصله گرفتن از ایدئولوژی اسلام بوده نه به علت اسلامی بودن. کاش جناب استاد سخنی از مرحوم مهندس را که چنین توهمی در ایشان پیش آورده عیناً نقل می کردند تا مشخص شود اعتقاد مهندس به اسلام، ظاهری و وابسته به عملکرد عمرو و زید نبوده است. اتفاقاً تصور می کنم استاد خود به دلیل عدم اطلاع کافی از اسلام، به این نکته توجه ندارند که اسلام به کلی غیر از آن چیزی است که اکنون شاهدیم و به همین دلیل است که اول انقلاب، آنگونه پرشور از مرحوم دکتر بهشتی تقاضای وصل وصف توحیدی به واژۀ اقتصاد می کنند و اینک، به کلی مدعی بیگانگی اسلام با این جهان می شوند. خیر جناب استاد. اعتقاد کسی چون بازرگان مبتنی بر عملکرد برخی مدعیان دین نبوده است. ایشان، مسلمان بوده اند و مسلمانی را از قرآن و نهج البلاغه آموخته اند نه از واسطه های سیاسی. 5 - حضرت استاد، اقتصاد توحیدی ما نیست که بهرۀ 25 درصد می گیرد. این، اقتصاد جمهوری اسلامی است نه اقتصاد اسلام. اقتصاد اسلام آن چیزی است که توسط پیامبر(ص) و امام علی(ع)، جلوۀ عینی یافت و اصول آن در کتاب مبین قرآن آمده است اما اگر حضرتعالی انتظار دارید قرآن کریم هم مانند کتاب سرمایۀ مارکس، فصل بندی اقتصادی داشته باشد، مسلماً این معجزۀ الهی را نشناخته اید. اقتصاد از دیدگاه قرآن، زیرمجموعه ای از مسائل اجتماعی و حکومتی است که اصول کلی آن در کتاب مبین آمده است و بر ماست که با تکیه بر معارف دینمان، فروع آن را هم تبیین کنیم. در یک کلام، حضرتعالی استاد علوم سیاسی هستید و البته قانون اساسی ما را خوب می شناسید و بهتر از بنده این موضوع خلاصه را که عرض می کنم، می دانید. در طرح اولیۀ نظام جمهوری اسلامی، فلسفۀ وجودی شورای نگهبان، ممانعت از تصویب قوانین خلاف اسلام و قانون اساسی بود اما در عمل، جمهوری اسلامی مشاهده کرد که لازم است قوانینی خلاف دین اسلام و قانون اساسی به تصویب برساند. یک جهت گیری دموکرات در اینجا، مجلس را در تصویب قوانین لازم مجاز می کند اما عکس این جهت گیری، جمهوری اسلامی، شورائی انتصابی را به وجود آورد که قوانین خلاف اسلام و قانون اساسی را به تصویب برساند و در نهایت هم این شورا را در قانون اساسی گنجاند. اکنون پرسش این است: آیا اسلام برنامۀ کاملی برای ادارۀ کشور نبود؟ یا شورای نگهبان دیدی اسلامی نداشت؟ چون اگر اسلام، کامل باشد و دید شورای نگهبان هم منطبق با اسلام، پس نباید اجازه دهیم قوانینی که شورای نگهبان آن را خلاف اسلام اعلام کرده تصویب شود. اما این قوانین تصویب شد و می شود. ایراد کجاست؟ بنده عرض می کنم که ایراد در این است که نظام جمهوری اسلامی متأسفانه در برخی موارد، ابائی از تصویب و اجرای قوانین خلاف اسلام نداشت. خلاف قانون اساسی هم همینطور و این سیرۀ بی اعتبار کردن قانون و احکام دین اینک روشی معمول شده است. نابسامانی از همین عدم پایبندی به ایدئولوژی اسلام است نه از نگاه ایدئولوژیک. کجای نگاه جمهوری اسلامی ایدئولوژیک است؟ به ظاهر و تبلیغ و سخن کاری ندارم. منظورم در مقام عمل است ... بیشتر مصدع نمی شوم که شما بیش از من بر سیاهۀ بی انتهای نقض قوانین دین اسلام و حتی قانون اساسی خود این نظام واقفید.
  • سیدمحمود برهانی

نظرات  (۱)

سلام محمود جان
جو گیر نشو !

ایراد گرفتن به شجاع ترین آدم در این برهه ، زرنگی نیست . برخی از حرف های شما هم درست است ولی خدا وکیلی شما بگو اقتصاد اسلامی چیه ؟ جامعه شناسی اسلامی چیه ؟هکذا روانشناسی و قس علی هذا ...
محمود گلم !
دست بردار از این در وطن خویش غریب .
به خداوندی خدا اگر همه پندارشون رو نیک بکنند ، کردارشون نیک میشه ؛ اگر کردارشون رو نیک بکنن ، گفتارشون نیک خواهد شد .
گفتار و کردار شما نیک نیست ، چرا که بعد از یک هزاره هنوز نمیگذارید این وطن یه هوایی بخوره .
محمودجان همه ی ایدئولوژیک ها در جوامع سکولار عربده می کشند و می نویسند ولی در جوامع ایدئولوژیک فقط یک صداست که از همه جا ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی