قدیمی
پنجشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۲، ۰۷:۰۴ ب.ظ
قدیمی وقتی که سبزههادر گوشههای مزرعه مهمان نمودهاندگنجشکهای ساکن چَهگاو[1] پیر رااز راه میرسم محسن ، برادرماز پشت خارپشته پدیدار میشودبا آن دولول صاعقهوار پدربزرگ« ای وای باز همآشفته کرده خواب گرازان درّه را » عطر هزار گلپیچیده در فضاهر گوشه کومه است علفهای هرزه پا اسب سپید ساقاز دور شیهه میکشد از بوی آشنا آنگاه با تمامی این جلوههای شوقوقتی که تیزتکاسب سپید ساق من از جلگه میدمداحساس میکنمجای تو بر دو ترکۀ قربوس خالی است دلتنگیم سپس ،بر گامهای اسب کهر تنگ میزنداسب سپید ساقبا گامهای یورتمه آهنگ میزند [1] چاهگاو، گاوچاه، چاه بزرگ. در گویش محلی به تخفیف، گاچَه تلفظ میشود. ایضاً هر دو جزء ترکیب هم جداگانه به تخفیف تلفظ میشود.
- ۹۲/۱۲/۰۱
عالی عالی .
سلام محمود جان
اشکم را درآورد :
هم شعر قشنگت
هم یاد محسن و باقی ردپاها ...
ای کاش این سیاق را رها نمی کردی .
بدرود .