راه 07
سه شنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۲۶ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
گذرگاه
عافیت
گام هفت
اختلاف آراء از اختلاف اهواء است
عزالدین محمود کاشانی
نمی خواهم در
استدلالات اثبات وجود خداوند وارد شوم. عظمت هستی نشان از عظمت خالقش دارد. من
برای خود مهم ترین دلیل وجود خداوند را احساسی می دانم که در تمام عمر با من بوده
است. آن که منکر وجود خداوند است شاید در مقام جدل این را بگوید اما در مقام عمل
به هزار زبان، وجود آن مهربان یگانۀ بی همتا را معترف است.
با این حال،
بنا نیست چیزی را بی دلیل عقلانی بپذیریم. بنا بر این، باید نخست، اصلی ترین موضوع
هستی یعنی کسی که ما را آورده و هدف وی از این آوردن و نیز امکان ارتباط با او را بسنجیم.
قدر مسلم، عظمت
هستی نشان از خالقی دارد زیرا که در باورهای عقلانی ما، هیچ معلولی بدون علت خاص
نمی تواند به وجود آید و ممکن نیست این عظمت و نظم شگفت انگیز بدون خالق و مدیری
مدبر باشد.
از سوی دیگر،
فرض کنیم کسی این نظم را به وجود نیاورده است. به محض تصور چنین وضعیتی، احساس ما
این وضع را منکر می شود زیرا در نزد احساس ما چنین حالتی اصولاً ممکن نیست. با یک
مثال موضوع را پی می گیریم. فرض کنید در اتاقی هستید که هیچ چیزی در آن وجود
ندارد. ساعتی به خواب می روید و پس از بیداری می بینید که میزی بزرگ وسط اتاق قرار
داده شده است. آیا می توانید بپذیرید کسی این میز را به اتاق نیاورده و خود به خود
این میز اینجا موجود شده است؟ مسلماً خیر و اگر کسی چنین چیزی را بگوید جز این که
فکر کنیم یا شوخی می کند و یا اگر جدی می گوید، دیوانه است، فکر دیگری به ذهنمان
نمی آید.
نکتۀ بسیار مهم
در مقابل کسی که به جدّ می گوید که این میز اینجا خود به خود موجود شده، این است
که ما احتمال درستی سخن وی را باور نداریم بلکه در این مورد به احتمال نبود عقل
سلیم در وجود وی می اندیشیم. بنا بر این، قانون علیت آنقدر برای ما مسلم است که
تقریباً جزء بدیهیات به شمار می رود. بشر در طول تاریخ خود همواره وجود خالق را
برای هستی مسلم انگاشته است اما هستند کسانی که وجود خالق را منکر شده اند و وجود
هستی را تصادف گفته اند. حالت این افراد دقیقاً عین حالت فردی است که وجود میز را
در اتاق به خودی خود اعلام می کند.
با این وجود،
کسی منکران خالق هستی را دیوانه نخوانده است. پس باید دلیلی دیگر برای این انکار
آنان موجود باشد و آن همان است که در گفتۀ یکی از عرفا آمده است: «اختلاف آراء از
اختلاف اهواء است»
بررسی زندگی
منکران خالق هستی نشان می دهد که آنان در عمل شخصی خود، وجود خالق و مدیر هستی را
عملاً باور دارند اما دلایلی مانند شرایط اجتماعی، سیاست، منافع شخصی و ... باعث
شده است چیزی جز باور عملی خود بگویند.
بررسی دلایل
مختلفی که آدمیان را به چیزی جز واقعیت معتقد می کند در آیندۀ این سلسله مطالب
خواهد آمد. اینجا به شکلی گذرا به مثالی توجه کنیم:
یک دست خود را
در آب گرم و دست دیگر را در آب سرد بگذارید. آنگاه هر دو دست را در یک آب فرو
کنید. احساس شما در مورد سردی یا گرمی این آب چیست؟
به همین شکل،
ما از شرایط بیرونی تأثیر می پذیریم و بسته به این که شرایط ما چه باشد، برداشت ما
از مسائلی که با آن مواجهیم متفاوت است. به همین سلسله مطالب توجه کنید. چرا با آن
که عقلاً مهم ترین مسئلۀ ما، دریافت چگونگی حضور ما در جهان است، تعداد کمی از
انسان ها به این مهم توجه دارند؟ علت، همان شرایط است و تأثیری که بر ما می گذارند
و دلیل این که در آغاز این راه لازم بود همۀ معیارهایمان را رها کنیم، رهائی از
تأثیر شرایط است.
هنگامی که خود
را از تمام معیارها رها کنیم، وجود خالق و مدیر هستی را به راحتی احساس می کنیم.
تاریخ بشر هم در وجه غالب خود همین امر را نشان می دهد. انسان ها همواره به خداوند
توجه داشته اند؛ گاه در شکل بت، گاه در شکل خدای دوگانه، گاه در شکل خداوندان چندگانه
و گاه در شکل خداوند یکتا.
اصل وجود خالق
و مدیر هستی از تمام راه های شناخت برای آدمی مسلم است. هم به لحاظ عقل، هم احساس
و هم شعور باطنی، وجود خداوند برای انسان قطعی است.
اگر هر یک از
همراهان در اصل وجود خداوند به عنوان نخستین موضوعی که می پذیریم تردید دارد،
لطفاً آن را مطرح فرماید تا در این باره بیشتر تأمل کنیم و اگر در این رابطه
تردیدی اعلام نشد، به سراغ اشکال وجود خداوند یعنی بت پرستی، دوگانه پرستی،
چندگانه پرستی و یکتاپرستی اختصاص می رویم.
بدرود تا گام و منزل بعد.
- ۹۲/۱۰/۱۷