بی نام 4
دوشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۲۳ ق.ظ
بی نام 4
همیشه جمعه ملال است با تو اما نه
بیان عاطفه لال است با تو اما نه
همیشه در گذر ابرهای بی باران
دلم اسیر ملال است با تو اما نه
چه وقت بود که بودیم؟ و عشق با ما
بود؟
گذشته، حسرت حال است با تو اما نه
زبان، زبون شد از این جهل مهر بر
تارک
رخان بدر، هلال است با تو اما نه
- ۹۲/۰۹/۱۱
سلام محمود جان
هنوز صدایت عطر جنوب دارد
اگر چه مکتوب است
استدلال ها همان قاطعیت جدال نعلینی علما را دارد اما
شگفتا که در قضا و تلخی هایش پیچیده ای ولی هنوز شیرین می سرایی .
سال ها فکر می کردم ، خسرویی و چنان و چنان ...
اما اینک اعتراف می کنم که فرهاد بوده ای و کوهکنی را برگزیده ای با همه ی ملامت هایش .
سفارش دادن شعر به شاعران خطاست و بی ادبی و می دانم ، ولی اگر حالی دست داد چیزی در باب فرهاد بگو با ردیف شیرین !
از هم اینک پوزش می خواهم
باقی بقای تو
عزت زیاد !